یه لحظه هایی هست تو زندگی که خیلی خوشحالی.
یه لحظه هایه دیگه ای هم هست که انگار غم دنیا رو گذاشتن رو دل تو.
اما یه لحظه هایه دیگه هم وجود داره، وقت هایی که نمی دونی خوشحال باشی یا ناراحت!
حالا من تو این لحظه هام، نمی دونم...
نمی دونم از اومدن بهار خوشحال باشم یا از رفتن شبهای قشنگ و بارونی زمستون ناراحت.
نمی دونم چشم هام و ببندم و بوی عید رو که از دور به مشام می رسه ارو با تمام وجود لمس کنم یا...
یا به ابر های آسمون نگاه کنم که دارن کم کم می رن.
نمی خواستم به این زودی بیام و بنویسم، اما وقتی یه ماه جدید شروع می شه دلم پر می کشه که بیام و بنویسم.
اونم چه ماه ای ! ماه من...
ماه ای که برای اولین بار چشمام و به روی دنیا باز کردم و با تمام خوبی و بدی هاش شروع کردم به زندگی.
حالا دیگه از اون روزا 17_18 سال می گذره.
بعضی وقتا که خوب فکر می کنم، می بینم ما آدم ها بعضی وقت ها خیلی بد می شیم که اینقدر به دنیا و روزگار لعن و نفرین می کنیم.
این دنیا هم واسه خودش غم داره، گریه می کنه (بارون)، شادی داره، می خنده (گل هاش).
مثل ما آدم ها ! چه فرقی می کنه؟؟؟
دنیا دنیا دنیا، عزیز دلم، من با تموم سادگی هات دوستت دارم.
به زیبایی گل های بهارت، به گرمای خورشید تابون تابستونت، به سردی دلچسب پائیزهات و سادگی و آرامش شب های زمستونت.
ساده بیا دست من و بگیر و
ساده نگیر این همه سادگی رو
ساده نگیر اگه هنوز می تونی
پای همه سادگی هات بمونی....
درباره خودم
... وقتی سلام می کنی تمام پاسخ ها در تموج نگاهت طوفانی می شوند با روحی آرام اما من در پاسخ سلامت فقط آب می شوم لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
سراشیب شعر
حرف حساب زیرنویس آموزشی یک لحظه تا تو کوتاه اما خواندنی رهگذر مناسبت ها شهریور 1387 آبان 1387 دی 1387 خرداد 1388 اسفند 1387 بهمن 1387 لینک دوستان
پرسه زن بیتوته های خیال تبادل لینک وافزایش بازدید اسلحه پر وقایع غش نکنی حرفهای نگفته... شمیم عشق پرسمان قرآنی تنها فقط نگاه تو ، مجنون کند مرا گروه ادبیات فارسی عشق از حسین(ع)تا مهدی(عج) شعرهای شاعران جوان چون میروی بی من مرو... آمار وبلاگ
بازدید امروز :1
بازدید دیروز :46 مجموع بازدیدها : 40530 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
|