ز آه سینه سوزان ترانه می سازم
چو نی ز مایه جان این فسانه می سازم
به غمگساری یاران چو شمع می سوزم
برای اشک دمادم بهانه می سازم
پر نسیم به خوناب اشک می شویم
پیامی از دل خونین روانه می سازم
نمی کنم دل از این عرصه شقایق فام
کنار لاله رخان آشیانه می سازم
در آستان به خون خفتگان وادی عشق
برون ز عالم اسباب ، خانه می سازم
چو شمع بر سر هر کشته می گذارم جان
ز یک شراره هزاران زبانه می سازم
زه پاره های دل من شلمچه رنگین است
سخن چو بلبل از آن عاشقانه می سازم
سر و دل و جان را به خاک می فکنم
برای قبر تو چندین نشانه می سازم
می خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را
بی تابم آنچنانکه درختان برای باد
با کودکان خفته به گهواره تاب را
بایسته ای چنانکه تپیدن برای دل
یا آنچنانکه بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
"قیصر امین پور"
درباره خودم
... وقتی سلام می کنی تمام پاسخ ها در تموج نگاهت طوفانی می شوند با روحی آرام اما من در پاسخ سلامت فقط آب می شوم لوگوی وبلاگ
منوی اصلی
صفحه نخست
پست الکترونیک
صفحه ی مشخصات
خانگی سازی
ذخیره کردن صفحه
اضافه به علاقه مندیها
نوشته های پیشین
سراشیب شعر
حرف حساب زیرنویس آموزشی یک لحظه تا تو کوتاه اما خواندنی رهگذر مناسبت ها شهریور 1387 آبان 1387 دی 1387 خرداد 1388 اسفند 1387 بهمن 1387 لینک دوستان
پرسه زن بیتوته های خیال تبادل لینک وافزایش بازدید اسلحه پر وقایع غش نکنی حرفهای نگفته... شمیم عشق پرسمان قرآنی تنها فقط نگاه تو ، مجنون کند مرا گروه ادبیات فارسی عشق از حسین(ع)تا مهدی(عج) شعرهای شاعران جوان چون میروی بی من مرو... آمار وبلاگ
بازدید امروز :4
بازدید دیروز :0 مجموع بازدیدها : 40546 خبر نامه
جستجو در وبلاگ
|